سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اطلاعات علمی و ارتباطات جهانی

نظر

روزهای خوب سال 88 با سفر به مناطق عملیاتی جنوب غربی ایران تمام شد..سفری که شاید 4 سال منتظرش بودم...همراه با بچه های وبلاگ نویس ...اگر نگویم بهترین سفر عمرم بود اما میتوانم صراحتا اعتراف کنم که یکی از بهترین سفرها بود برایم..همسفر شدن با بهترین دوستانی که بودند و یا خواستند که باشند و نشد که باشند اما یک لحظه هم از خاطرم بیرون نمیرفتند..دوستانی که تمام سفر با یاد انها برایم گذشت.
سفر با حرکت از تهران و قم و ورود به پادگان دوکوهه و گردان تخریب شروع شد، پیاده روی در نیمه شب...آنجا که نه میدانی کجاست و نه میدانی کی میرسی و نه میدانی به کجا میرسی...همه اش درس از خود گذشتن است بدون اینکه کسی بفهمد حتی خودت.
صبح زود عازم فتح المبین می شوی.منطقه ای در غرب دزفول..متبرک به ایه انا فتحنا لک فتحا مبینا...در روزهایی همانند همین ایام...
تا سرگرم یکی دو عکس میشوی قالت میگذارند و میروند و تو میمانی و تنهایی خودت...بیخیال گروه و فقط برای خودت میشوی...(اینو گفتم که نگید پس چرا بلاگ تا پلاکیا نیستن..)


یادآوری: جهت مشاهده عکس ها در سایز بزرگتر روی عکس کوچک کلیک کرده و میتوانید با کلیک بر روی قسمت راست و چپ عکس باز شده روی صفحه سیاه عکسهای قبلی و بعدی را نیز مشاهده نمایید.
انا فتحنا لک فتحا مبین
 ورود وبلاگ نویسان به منطقه فتح المبین  خادم فتح المبین  سرباز دیروز...سرباز امروز


ادامه تصاویر...